سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، تو را به آنچه خدایت بدان فرمان داده راهنمایی می کند و زهد، راه ترا به سوی آن آسان می گرداند . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 96 تیر 31 , ساعت 9:55 صبح
نظریه های افسردگی عوامل بسیار متعددی که برخی جنبة عمومی و بعضی جنبة اختصاصی دارند ممکن است باعث افسردگی شوند پاره ای از این عوامل عبارتند از شکست ،‌ بیماری ، سوگواری ،‌کم خونی ، ‌نارسائیهای غدة تیروئید ،‌ تغییر فصل ، غدة مغزی ، بیماری پارکینسون ، عفونتهای حاد ویروسی ، داروهای ظد فشار خون و برخی داروهای
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 7
فرمت فایل doc
حجم فایل 45 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 107
بررسی میزان افسردگی در دانشجویان

فروشنده فایل

کد کاربری 48
کاربر

اگر چه در منابع متفرقه ،‌افسردگی به انواع مختلف درون زاد ،‌برون زاد (ربر 1985) ، خفیف ، متوسط ، شدید (بک) . افسردگی ساده ، حاد و بهت زده (شاملو) . افسردگی زود آغاز و دیر آغاز ، اختلالات یک قطبی و دو قطبی (راور ، 1984) . افسردگی نوع طبیعی ، نورتیک ،‌سایکوتیک و … طبقه بندی شده است ؛ اما یکی از مشهورترین و معتبرترین طبقه بندیها مربوط به چهارمین چاپ راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM.IV) انجمن روانپزشکی آمریکاست که در سال 1996 منتشر شده است . اساس کار برای ایجاد چنین طبقه بندی که از سال 1952 آغاز شده بود ،‌نیاز به جمع آوری اطلاعات آماری بود . اما طبقه بندی اخیر بازتاب بهترین منابع بالینی و پژوهشی قابل وصول و فراهم کردن اسناد منطقی است . کتاب منبع DSM.IV تحت عنوان اختلالات خلقی (که قبلاً اختلالات عاطفی نامیده می شدند) طبقه بندی می شوند . اما بطور دقیق تر اختلالات خلقی براساس DSM.IV شامل طبقات ذیل می باشد .

طبقه بندی دیگری تحت عنوان «طبقه بندی بین المللی اختلالات روانی و رفتاری (IC-D10) از سوی سازمان بهداشت جهانی (WHO) در سال 1992 به چاپ رسیده است . این طبقه بندی حاصل بررسی های مشترک بین المللی و آمیزه ای از فرهنگهای مختلف کشورهای آسیایی ،‌از جمله ایران و کشورهای اروپایی و آمریکایی است . از مزیتهای این طبقه بندی استفاده از یک روش الفبایی ـ عددی است که دقت تشخیصی در مانگر را افزایش می دهد . در این نظام نیز نشانه های افسردگی تحت عنوان اختلالات خلقی طبقه بندی می شوند که در ذیل می آید :

 

ب ـ شیوع :

اگر اینطور فرض کنیم که تجربة افسردگی طبیعی است یا نه ؟

پاسخ به این سئوال پیامدهای مهم علمی دارد . اگر افسردگی را غیرطبیعی بدانیم ، این مسئله بدین معناست که باید کاری در این باره انجام داد . اما اگر افسردگی عادی تلقی شود ممکن است اثراتی درمانی یا ضفا دهنده داشته باشد که دخالت دیگران ممکن است فرد را از تجربه ای گرانبها محروم سازد . در این بحثها فرض را بر این می گذاریم که همة افسردگیها لزوماً غیرطبیعی نیستند و باید ملاکهایی برای جداسازی آنها منظور کنیم ، از جمله اینکه : از لحاظ آماری عادی است و اکثراً روی می دهد ،‌در شرایط خاصی عادی و مرسوم است ومناسب تلقی می شود ،‌و چیزی که برای گروه اجتماع مطلوب و خوشایند است .

بنابراین طبیعی بودن افسردگی نیز باید طبق ملاکهای یاد شده سنجیده شود . (زیموند و دیگران) افسردگی یک بیماری است ، افسردگی مستلزم درمان و یا بستری شدن در آسایشگاههای روانی است ،‌ و در بسیاری از موارد پس از بهبود دوباره عود می کند . در حالیکه 80% بیماران نسبت به شیوه های درمان موجود واکنش مثبت نشان می دهند و درمان می شوند ،‌20% باقیمانده از این موهبت محروم می مانند (میچل ، 1971) . نزدیک به 70% از بیماران روانی بستری در بیمارستان های روانی را بیماران افسرده تشکیل می دهند .

اختلالات خلقی ، ‌خصوصاً افسردگی یک قطبی ، از شایع ترین اختلالات روانی بزرگسالان است . احتمال ابتلاء به این اختلال در طول عمر برای زنها تقریباً 20% و برای مردها 10% است . احتمالاً ابتلاء به اختلال دو قطبی در طول عمر برای مردها تقریباً 1% است . زنان از مشکلاتی چون پیری ، خشونت جنسی ،‌فقر فزاینده و تبعیض جنسی رنج می برند . متأسفانه این موانع ، مقارن با انتظارات بالای جامعه از زنان شده است . لذا به این دلیل است که شیوع افسردگی در بین زنان بیشتر از مردان می باشد (رحمتی 1375) افسردگیهای شدید و طولانی در زنها تقریباً دو برابر مردهاست ، اما علتش مشخص نیست . 10 تا 15 درصد زنان بالغ ، دست کم یک دورة‌ افسردگی شدید را تجربه می کنند . این رقم در مردها 5 تا 12 درصد تخمین زده شده است . البته تعداد کسانی که از افسردگی های خفیف تر رنج می برند بسیار زیادترند و به همین دلیل است که می گویند افسردگی برای رون درمانگر مانند سرماخوردگی برای پزشک هاست .

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ